
غارت و درگیریهای داخلی در ماورالنهر زندگی بسیاری از مردمان ترکستان را دگرگون کرد، از جمله زندگی اشرافزادهی بودایی از قوم خیتان به نام هلال خاتون (نامی بعد از مسلمانیش).
خوارزمشاهیان هلال را در ترکستان به اسارت گرفته و برای بردگی به اصفهان بردند. یکی از تجار بزرگ بازار اصفهان به نام حاجی صالح او را خریداری کرد. هلال در خانهی حاجی صالح برده نه، فرزندخواندهای بود که ثروت حاجی خرج آموزش و پرورش او در زمینهی علم، ادب و هنر گردید.
آوازهی زیبایی و فرهیختگیش، قاضی القضات اصفهان را به طمع انداخت. آزار قاضی، حاجی صالح را بر آن داشت که شکایت نزد غیاثالدین خوارزمشاه، حاکم اصفهان ( او در زمان درگیری برادرش جلالالدین با ترکتازی مغول از نبودش برای غصب حکومت سوءاستفاده کرد) ببرد. این گلایهگذاری گرچه دست قاضی را کوتاه، اما غیاثالدین را طالب گوهر شب چراغ خانهی حاجی صالح نمود. حاجی ابتدا در برابر خواست شاهزاده مقاومت کرد، ولی تاب نیاورد و تن به آن ازدواج داد.
دیری نپایید که خبر بازگشت جلالالدین خوارزمشاه از فارس به اصفهان، موجب فرار غیاثالدین و مادرش به شهر ری شد. غیاثالدین قبل از گریختن، گوهرش را به قاضی القضات اصفهان؛ رکنالدین سعد به امانت گذاشت، اما هرگز فرصت پس گرفتن او را پیدا نکرد.
در همان ایام براق حاجب از معتمدین غیاثالدین در ایالت کرمان حکومت قراختاییان را تاسیس کرد. این حکومت فصل جدیدی در زندگی هلال خاتون ورق زد.
ادامه دارد........
نظرات
0